..مدیریت تحول،کارشناسی ارشد
به جمع ما خوش آمدید
 
 
 
 
شنبه 24 تير 1391برچسب:, :: 10:38 :: نويسنده : م. صفری (مدیر بخش مقالات)
 
روزی مردی برای خود خانه ای بزرگ و زیبا خرید که حیاطی
 
بزرگ با درختان میوه داشت. در همسایگی او خانه ای قدیمی بود
 
که صاحبی حسود داشت که همیشه سعی می کرد اوقات او را تلخ
 
کند و با گذاشتن زباله کنار خانه اش و ریختن آشغال آزارش
 
می داد .یک روز صبح خوشحال از خواب برخاست و همین که به
 
ایوان رفت دید یک سطل پر از زباله در ایوان است . سطل را تمیز
 
کرد ، برق انداخت و آن را از میوه های تازه و رسیده حیاط خود
 
پر کرد تا برای همسایه ببرد .وقتی همسایه صدای در زدن او را
 
شنید خوشحال شد و پیش خود فکر کرد این بار دیگر برای دعوا
 
آمده است . وقتی در را باز کرد مرد به او یک سطل پر از میوه
 
های تازه و رسیده داد و گفت : " هر کس آن چیزی را با دیگری
 
قسمت می کند که از آن بیشتر دارد . "

 

 
شنبه 24 تير 1391برچسب:, :: 10:29 :: نويسنده : م. صفری (مدیر بخش مقالات)

پسر کوچکی وارد مغازه ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد. بر روی جعبه رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره. مغازه دار متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش می داد.

پسرک پرسید: «خانم، می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن های حیاط خانه تان را به من بسپارید؟»
زن پاسخ داد: «کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد.»
پسرک گفت: «خانم، من این کار را با نصف قیمتی که او می دهد انجام خواهم داد.»
زن در جوابش گفت که از کار این فرد کاملا راضی است.
پسرک بیشتر اصرار کرد و پیشنهاد داد: «خانم، من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می کنم. در این صورت شما در یکشنبه زیباترین چمن را در کل شهر خواهید داشت.» مجددا زن پاسخش منفی بود.

پسرک در حالی که لبخندی بر لب داشت، گوشی را گذاشت. مغازه دار که به صحبت های او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: «پسر…، از رفتارت خوشم آمد؛ به خاطر اینکه روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم کاری به تو بدهم.»

پسر جوان جواب داد:

«نه ممنون، من فقط داشتم عملکردم را می سنجیدم. من همان کسی هستم که برای این خانم کار می کند.»

دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, :: 7:25 :: نويسنده : مهدی هویدا
 

 

 

متن حکایت

پائیز بود و سرخپوست ها از رئیس جدید قبیله پرسیدند که زمستان پیش رو سرد خواهد بود یا نه. از آنجایی که رئیس جدید از نسل جامعه مدرن بود از اسرار قدیمی سرخپوست ها چیزی نیاموخته بود. او با نگاه به آسمان نمی توانست تشخیص دهد زمستان چگونه خواهد بود. بنابراین برای اینکه جانب احتیاط را رعایت کند به افراد قبیله گفت که زمستان امسال سرد خواهد بود و آنان باید هیزم جمع کنند.


 

چند روز بعد ایده ای به نظرش رسید. به مرکز تلفن رفت و با اداره هواشناسی تماس گرفت و پرسید: «آیا زمستان امسال سرد خواهد بود؟»

کارشناس هواشناسی پاسخ داد: «به نظر می رسد این زمستان واقعاً سرد باشد.»

رئیس جدید به قبیله برگشت و به افرادش گفت که هیزم بیشتری انبار کنند. یک هفته بعد دوباره از مرکز هواشناسی پرسید: «آیا هنوز فکر می کنید که زمستان سردی پیش رو داریم؟»

کارشناس جواب داد: «بله، زمستان خیلی سردی خواهد بود.»

رئیس دوباره به قبیله برگشت و به افراد قبیله دستور داد که هر تکه هیزمی که می بینند جمع کنند. هفته بعد از آن دوباره از اداره هواشناسی پرسید: «آیا شما کاملاً مطمئن هستید که زمستان امسال خیلی سرد خواهد بود؟»

کارشناس جواب داد: «قطعاً و به نظر می رسد زمستان امسال یکی از سردترین زمستان هایی باشد که این منطقه به خود دیده است.»

رئیس قبیله پرسید: «شما چطور می توانید این قدر مطمئن باشید؟»

کارشناس هواشناسی جواب داد:

«چون سرخپوست ها دیوانه وار در حال جمع آوری هیزم هستند.»

نتیجه گیری:

مدیران ناکارآمد به دلیل نداشتن دانش و تخصص لازم، مغرور بودن و خودخواهی، منفعت طلبی شخصی، انحصارطلبی و فراهم نکردن نظام های اطلاعاتی و تصمیم گیری مناسب، در بیشتر موارد مرتکب تصمیم های اشتباه و نابخردانه و شاید هم مغرضانه می شوند که هزینه های زیادی را به مجموعه تحت مدیریت آنان وارد می کند. اگر تصمیم های نادرست این گونه مدیران آغازگر چرخه معیوبی نیز باشد در این صورت اثرات منفی و مخرب این تصمیم ها بیشتر و بیشتر خواهد شد تا حدی که می تواند به بحران و یا نابودی سیستم منجر شود

 

دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, :: 7:24 :: نويسنده : مهدی هویدا

پنج آدمخوار به عنوان برنامه نویس در یک شرکت خدمات کامپیوتری استخدام شدند.
هنگام مراسم خوشامدگویی رئیس شرکت گفت: "شما همه جزو تیم ما هستید. شما اینجا حقوق خوبی می گیرید و می توانید به غذاخوری شرکت رفته و هر مقدار غذا که دوست داشتید بخورید. بنابراین فکر خوردن کارکنان دیگر را از سر خود بیرون کنید."
آدمخوارها قول دادند که با کارکنان شرکت کاری نداشته باشند. چهار هفته بعد رئیس شرکت به آنها سر زد و گفت: "می دانم که شما خیلی سخت کار می کنید. من از همه شما راضی هستم. امّا یکی از نظافت چی های ما ناپدید شده است. کسی از شما می داند که چه اتفاقی برای او افتاده است؟”
آدمخوارها اظهار بی اطلاعی کردند.
بعد از اینکه رئیس شرکت رفت، رهبر آدمخوارها از بقیه پرسید: "کدوم یک از شما نادونا اون نظافت چی رو خورده؟"
یکی از آدمخوارها با اکراه دستش را بالا آورد. رهبر آدمخوارها گفت: "ای احمق! طی این چهار هفته ما مدیران، مسئولان و مدیران پروژه ها را خوردیم و هیچ کس چیزی نفهمید و حالا تو اون آقا را خوردی و رئیس متوجه شد!
از این به بعد لطفاً افرادی را که کار می کنند نخورید!

جمعه 16 تير 1391برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : مهدی هویدا

بسیاری از مدیران هستند كه ممكن است در كل مدیر خوبی به نظر بیایند اما با رعایت ریزنكات جالب ممكن است در مدیریت خود موفقتر هم باشند. لذا جهت مطالعه این نكات به ادامه مطلب رجوع بفرمایید.

مصاحبه شغلی

در پایان مصاحبه شغلی برای استخدام در شركتی، مدیر منابع انسانی شركت از مهندس جوان صفر كیلومتر ام آی تی پرسید: «و برای شروع كار، حقوق مورد انتظار شما چیست؟»
مهندس گفت: «حدود 75000 دلار در سال، بسته به اینكه چه مزایایی داده شود.»
مدیر منابع انسانی گفت: «خب، نظر شما درباره 5 هفته تعطیلی، 14 روز تعطیلی با حقوق، بیمه كامل درمانی و حقوق بازنشستگی ویژه و خودروی شیك و مدل بالای در اختیار چیست؟»
مهندس جوان از جا پرید و با تعجب پرسید: «شوخی می‌كنید؟ »
مدیر منابع انسانی گفت: «بله، اما اول تو شروع كردی.

كارمند تازه وارد

مردی به استخدام یك شركت بزرگ چندملیتی درآمد. در اولین روز كار خود، با كافه تریا تماس گرفت و فریاد زد: «یك فنجان قهوه برای من بیاورید.»
صدایی از آن طرف پاسخ داد: «شماره داخلی را اشتباه گرفته ای. می دانی تو با كی داری حرف می ‌زنی؟»
كارمند تازه وارد گفت: «نه»
صدای آن طرف گفت: «من مدیر اجرایی شركت هستم، احمق.»
مرد تازه وارد با لحنی حق به جانب گفت: «و تو میدانی با كی حرف میزنی، بیچاره.»
مدیر اجرایی گفت: «نه»
كارمند تازه وارد گفت: «خوبه» و سریع گوشی را گذاشت.

اشتباه موردی

كارمندی به دفتر رئیس خود می‌رود و می‌گوید: «معنی این چیست؟ شما 200 دلار كمتر از چیزی كه توافق كرده بودیم به من پرداخت كردید.»
رئیس پاسخ می دهد: «خودم می‌دانم، اما ماه گذشته كه 200 دلار بیشتر به تو پرداخت كردم هیچ شكایتی نكردی.»
كارمند با حاضر جوابی پاسخ می دهد: «درسته، من اشتباه های موردی را می‌توانم بپذیرم اما وقتی به صورت عادت شود وظیفه خود می دانم به شما گزارش كنم.»

زندگی پس از مرگ

رئیس: شما به زندگی پس از مرگ اعتقاد دارید؟
كارمند: بله!
رئیس: خوب است. چون وقتی صبح امروز برای شركت در مراسم تشییع جنازه پدربزرگتان اداره را ترك كردید، او به اینجا آمد و گفت كه می‌خواهد شما را ببیند.

تصمیم قاطع مدیریتی

روزی مدیر یكی از شركتهای بزرگ در حالیكه به سمت دفتر كارش می رفت چشمش به جوانی افتاد كه در كنار دیوار ایستاده بود و به اطراف خود نگاه میكرد.
جلو رفت و از او پرسید: «شما ماهانه چقدر حقوق دریافت می‌كنی؟»
جوان با تعجب جواب داد: «ماهی 2000 دلار.»
مدیر با نگاهی آشفته دست به جیب شد و از كیف پول خود 6000 دلار را در آورده و به جوان داد و به او گفت: «این حقوق سه ماه تو، برو و دیگر اینجا پیدایت نشود، ما به كارمندان خود حقوق می‌دهیم كه كار كنند نه اینكه یكجا بایستند و بیكار به اطراف نگاه كنند.»
جوان با خوشحالی از جا جهید و به سرعت دور شد. مدیر از كارمند دیگری كه در نزدیكیش بود پرسید: «آن جوان كارمند كدام قسمت بود؟»
كارمند با تعجب از رفتار مدیر خود به او جواب داد: «او پیك پیتزا فروشی بود كه برای كاركنان پیتزا آورده بود.»

شرح حكایت
برخی از مدیران حتی كاركنان خود را در طول دوره مدیریت خود ندیده و آنها را نمی‌شناسند. ولی در برخی از مواقع تصمیمات خیلی مهمی را در باره آنها گرفته و اجرا می‌كنند

 

 

 

جمعه 16 تير 1391برچسب:, :: 21:47 :: نويسنده : مهدی هویدا

 

جمعه 16 تير 1391برچسب:, :: 21:33 :: نويسنده : مهدی هویدا

سلام دوستان

خلاصه کتاب بازاریابی فلیپ کاتلر به درخواست دوستان تهیه و روی وبلاگ قرار گرفت

به ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب ...
یک شنبه 11 تير 1391برچسب:, :: 11:31 :: نويسنده : مهدی هویدا

سلام دوستان

اعضاء محترم میتونند دیکشنری تخصصی مدیریت رو در قالب فایل

پی دی اف دریافت کنند...

به ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب ...
یک شنبه 11 تير 1391برچسب:دیکشنری تخصصی مدیریت ( PDF ), :: 11:23 :: نويسنده : مهدی هویدا

نمرات درس اقتصاد مدیریت بر روی سایت دانشگاه

(بخش اعتراض نمرات )قرار گرفت.

با آرزوی موفقیت همه شما دوستان

سه شنبه 6 تير 1391برچسب:, :: 12:32 :: نويسنده : مهدی هویدا

درباره وبلاگ

اینجا مکانی است جهت تبادل نظر درباره رشته مدیریت تحول واطلاع رسانی علمی جهت دانشجویان رشته مدیریت
آخرین مطالب



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 29
بازدید دیروز : 16
بازدید هفته : 252
بازدید ماه : 899
بازدید کل : 199750
تعداد مطالب : 261
تعداد نظرات : 148
تعداد آنلاین : 1

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 29
بازدید دیروز : 16
بازدید هفته : 252
بازدید ماه : 899
بازدید کل : 199750
تعداد مطالب : 261
تعداد نظرات : 148
تعداد آنلاین : 1

-------------

Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه

---------------